۱۶ اسفند ۱۳۸۸

زندانیانی از جنس دیگر....

مثل همیشه به ولگردی در سایتهای خبری بودم ودرانبوه اخبارها کوچیک وبزرگ غلت میخوردم که تیتر عجیبی نظرم را جلب کرد. عجیب از اینکه در بحبوبه بگیر وببندهای سیاسی , اعدام ها, گرفتن اعتراف ها به سبکهای خودشان ومقاومت های مردمی در مقابل این دژخیمان به ناگهان معظل اجتماعی نه ستون اخبار بلکه در ستون حوادث تیتر شده بود.
دوهزاروپانصد نفر به دلیل نپرداختن مهریه در زندانهای کشور به سر می برند
این رقم درسال گذشته کمتر از دوهزار نفر بوده واین بگفته ساری معاون ستاد دیه است (جلالخالق این دیگه چه ستادیه؟).
وجالب اینجاست که در سی سال گذشته 436000 نفر زندانی دیه در رابطه با تصادفات رانندگی زندانی شده اند ودر حال حاضر سالانه 27000 نفر در تصادفات کشته میشند. بحث من اینجا نه بر ارقام اعداد کشته شدن مردم بیچاره در جاده های ایرانه چرا که این فاجعه ایست بزرگ که نیازی به کندوکاو و تحلیل ندارد وفقط گواهی دیگر بر بی کفایتی زمامداران بیعرضه ایرانه وبقول همشهری ما "این هم روش".
چیزی که من را به فکر برد زندانی شدن جهت نپرداختن مهریه است . هرکدام ازاین خانمهای طلبکار بهر طریق دلائل خاصی جهت استرداداین طلب دارن بحق ویاناحق بحثی نیست اینجا بشه موشکافی کرد. بحث بر سر اینه که چرا وچگونست که 2500 نفر که توانائی (اکثریت) پرداخت آن را ندارن در زندانند وآیا با زندان کردنشان راهگشائی در حل این مسئله خواهد بود؟
این هم نشانی است از روابط ناهنجار اجتماعی ایران که در سالهای پیشاز انقلاب هم حاکم ولی نه در این حد بوده. آیا با توجه به رشد فقر در جامعه ازدواج در ایران در همه قشرها شکل معامله ای بخود گرفته ؟ دروغ و تزویر ,اعتیاد و چند همسری ویا نه عواملی دیگرعامل تشدید این مسئله شده؟
این هم تلنگری برای افکار شما خوش باشید.

راستی خانمهای منصف 8 مارس روز جهانی زن بر شما گرامی باد.

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ

search