۹ مرداد ۱۳۸۸

سهراب سپهری

نام شعر : روشن شب

روشن است آتش درون شب
وز پس دودش

طرحي از ويرانه هاي دور.
گر به گوش آيد صدايي خشك:

استخوان مرده مي لغزد درون گور.
ديرگاهي ماند اجاقم سرد

و چراغم بي نصيب از نور.
خواب دربان را به راهي برد.

بي صدا آمد كسي از در،
در سياهي آتشي افروخت .

بي خبر اما
كه نگاهي در تماشا سوخت.

گرچه مي دانم كه چشمي راه دارد بافسون شب،
ليك مي بينم ز روزن هاي خوابي خوش:
آتشي روشن درون شب.





سر از کار چشمهات کسی در نیاورد

۷ مرداد ۱۳۸۸

با عرض معذرت
جناب خر!


من از تو عذر میخوام که هر وقت از این موجودات خشک مغز واحمق بنام آخوند عصبانی میشم اونها را خر مینامم. من اشتباه کردم وشرمنده توام.چرا که تو دانائی وآگاه. تو بردباری و صبور. وحتی وقتی شلاق انسانی بر گُرده ات میشیند باز هم از یاری دادن به انسانها دست برنمیداری. تو لجبازو بک دنده ای در خدمت به مردم، بار سنگین مردم را بدوش میکشی بدون هیچ توقعی. توبزرگی ومهربان. کدامین خصلت نیک ترا این ملایان تزویر دارن؟ مرا ببخش.

سگ عزیز !

از تو هم عذرخواهی میکنم اگر گاهی اونها را سگ خطاب کردم. اشتباه محض بود. وفا و صمیمیتی که تو داری، هوش و ذکاوتی که درتوهست، شجاعت و فداکاری که تو داری و فداکاری و حمایتی که تواز ولی نعمت خودت میکنی هرگزذره ای از اونها را نمیشه نزد این هیولاهای خونخوار سراغ گرفت.

میمون دوست داشتنی!

اشتباه کردم اگر وقتی این موجودات ریش و پشم خرافاتی را به تو تشبیه کردم. چه تشابهی؟ تو که همیشه به شادی کنار انسانها بودی وبا ذره ای پاداش این شادی را چند برابر میکنی ، تو که برای درد و زجر ومرگ همنوعت اشک از چشمان غمزده ات جاریست، و تو که در وقت حادثه خود را فدای جمع میکنی، از تو شرمندانه پوزش میطلبم.

این خون آشامان به هیچکس و هیچ چیزشباهت ندارن جز به خود . همه صفات کثیف و پلید فقط و فقط در ذات این خشک مغزانِ مذهبی است که نه آنچه خود میگویند که آفریده خداین بلکه خود آفریننده خدایند.

۶ مرداد ۱۳۸۸

کیش و مات


بیچاره پیرمرد بد جوری مثل خر تو گل گیر کرده. راسته که میگن عقل که نباشه جون در عذابه. هر چند که یک ملت هم ازدست او و اصحابش هنوز در عذابه اما نه بخاطر کم عقلیش بلکه این دیگه بخاطر ماهیت قشری و جایگاه فکریشه.
بیچاره کیش ومات شده. نه راه پس و نه راه پیش برایش باقی مونده.فرقی نمیکنه که خود کودتاگر باشه ویا گروگان کودتاگران، در ماهیت هیچ فرقی نداره. اگر بگه غلط کردم این یعنی خودکشی و انتقال قدرت به گروه دیگه که مثلا" ظاهری "متعارفتر" دارن. به این امید که شاید صباحی بیش باقی بمونن.ولی اونها هم که همی اوفتادن فعلا زندان و آزاد کردنشون بدتر از نگهداشتن شونه. شاید، ولی این ملت که میگه «......بهانه اس , کُل رژیم نشانه اس». ای داد بیداد این را کجا دلش بذاره؟ نه این با ذات وماهیتشون نمیخونه.
خوب پس حتما" تنها راه باقیمانده اش ادامه همین سرکوب و بگیر ببند وجنایتی اس که پیشه همیشگیش بوده والان شدت بیشتری گرفته!!. بلطبع همین کار را میکنه ولی اینقدر احمقه و مست «قدرت» که نمیفهمه که این موج مبارزجوان ثمره همین سرکوب ها و فشار ها بوده. نسل جوان ایران نسلی است که همگام با تحولات وعلم جهان رشد کرده. نه شاه دیده و نه جنگ ، پویاست و خلاق؛ بازمان ودرراه نیاز خویش قدم برمیداره، واین فکر منجمدان در سیاست هنوز در بهمن 57 و در دیانت در 1400 سال پیش سیر ویا بهتر بگم گیر کردن. درود بر مردمی که میگن « ......بهانه اس , کُل رژیم نشانه اس».
از قدیم گفتن آدم «علیل بشه ولی ذلیل نشه». او که همون اول دست راستش علیل شد وداغ گرفتن یک آفتابه را هم سی سال بدلش مونده. حالا هم که این عنتر نژاد ذلیلش کرده از بس لج ولجبازی میکنه و هی وزیر ها را جابجا میکنه ،عزل و نصب مبکنه، استعفا میدن و استعفاشون میده. خود کرده راتدبیر نیست. همون یکذره ریش و پشم باقی مونده این علیل وذلیل هم برای اصحابش ریخت. امان ازدست کوتوله ها ریشو.
راستی تو میدونی چه جوری میشه عکس این ولی سفیح پشمالو را به خارجکی ها نشون داد و بگی" اون دیگه تمام ریش و پشمش برای خودی وغیرخودی ریخته"

۵ مرداد ۱۳۸۸

چرا من؟

با درود

من هم به خیل بزرگ بلوگنویسان پیوستم. نه به نیاز اینکه کمبود بلوگ هست بلکه همه گونه اش هم وبرای هر سلیقه ای هم وجود دارد. این فقط به این دلیل است که من هم با مطرح کردن نظرهاوافکارم زمینه بحث وبرسی وتکمیل نظرگاها را ایجاد کرده در تکمیل وصیقل دادن آنها گامی نه چندان بزرگ ولی درحد نیاز شخصی ام بزداشته باشم. با امید به پیروزی ملت ایران بر وارثان جهل و دژخیمان خون تشنه



بايگانی وبلاگ

search